وقتي کسي را دوست داريد

 

این نوشته مال یه دوستی که اسم وبلاگش یادم نیس ت یادم رفت ازش اجازه بگیرم وتشکرکنم درهرصورت دوست من  خیلی ازت ممنونم   

 

وقتي کسي را دوست داريد ، حتي فکر کردن به او باعث شادي و آرامشتان مي شود .

وقتي کسي را دوست داريد ، در کنار او که هستيد ، احساس امنيت مي کنيد .

وقتي کسي را دوست داريد ، حتي با شنيدن صدايش ، ضربان قلب خود را در سينه حس مي کنيد .

وقتي کسي را دوست داريد ، زماني که در کنارش راه مي رويد احساس غرور مي کنيد .

وقتي کسي را دوست داريد ، تحمل دوري اش برايتان سخت و دشوار است .

وقتي کسي را دوست داريد ، شادي اش برايتان زيباترين منظره دنيا و ناراحتي اش برايتان سنگين ترين غم دنيا ست .

وقتي کسي را دوست داريد ، حتي تصور بدون او زيستن برايتان دشوا ر است .

وقتي کسي را دوست داريد ، شيرين ترين لحظات عمرتان لحظاتي است که با او گذرانده ايد .

وقتي کسي را دوست داريد ، حاضريد براي خوشحالي اش دست به هرکاري بزنيد .

وقتي کسي را دوست داريد ، هر چيزي را که متعلق به اوست ، دوست داريد .

وقتي کسي را دوست داريد ، در مواقعي که به بن بست مي رسيد ، با صحبت کردن با او به آرامش مي رسيد .

وقتي کسي را دوست داريد ، براي ديدن مجددش لحظه شماري مي کنيد .

وقتي کسي را دوست داريد ، حاضريد از خواسته هاي خود براي شادي او بگذريد .

وقتي کسي را دوست داريد ، به علايق او بيشتر از علايق خود اهميت مي دهيد .

وقتي کسي را دوست داريد ، حاضريد به هرجايي برويد فقط او در کنارتان باشد .

وقتي کسي را دوست داريد ، ناخود آگاه برايش احترام خاصي قائل هستيد .

وقتي کسي را دوست داريد ، تحمل سختي ها برايتان آسان و دلخوشي هاي زندگيتان فراوان مي شوند .

وقتي کسي را دوست داريد ، او براي شما زيباترين و بهترين خواهد بود اگرچه در واقع چنين نباشد .

وقتي کسي را دوست داريد ، به همه چيز اميدوارانه مي نگريد و رسيدن به آرزوهايتان را آسان مي شماريد .

وقتي کسي را دوست داريد ، با موفقيت و محبوبيت او شاد و احساس سربلندي مي کنيد .

وقتي کسي را دوست داريد ، واژه تنهايي برايتان بي معناست .

وقتي کسي را دوست داريد ، آرزوهايتان آرزوهاي اوست .

وقتي کسي را دوست داريد ، در دل زمستان هم احساس بهاري بودن داريد .

وقتي کسي را دوست داريد ، اين طور نيست

 

                تقدیم به تنهاکسی خیلی دوسش دارم واسم بیشترازهرچیزی ارزش داره

             دوست دارم عزیزم

 


برچسب‌ها: وقتي کسي را دوست داريد

تاريخ : پنج شنبه 24 فروردين 1391 | 1:19 | نویسنده : م.ع انصاری رامندی |

 

پزشکی 

 خارش گلو : وقتي کودک بوديد، قلقلک دادن زير بغل شما يک سرگرمي جالب بود. حالا در بزرگسالان هم مي توان از اين ترفند براي رهايي از مشکل خارش گلو استفاده کرد. وقتي که سلول هاي عصبي گوش تحريک بشوند، باعث اسپاسم عضلات گلو و گردن شده و در نتيجه شما را از شر خارش گلو راحت مي کنند. پس قلقلک دادن گوش، باعث رفع خارش گلو مي گردد!

 

 صداهاي فراصوت بالاتر از حد آستانه شنوايي را تجربه کنيد : اگر در محلي شلوغ و پر سر و صدا هستيد، بطرف راست خم شويد و سعي کنيد با گوش راست بشنويد! چون گوش راست براي شنيدن حرفهاي تند و سريع مناسب تر است و گوش چپ براي تميز و تشخيص دادن تن هاي موسيقي، قوي تر است.

 

 بر درد آمپول غلبه کنيد : به راحتي با سرفه کردن در حين تزريقات، مي توانيد درد آمپول را کاهش دهيد. البته نه آن سرفه اي که تزريقات چي را چنان بترسانيد که منجر به شکستن سرنگ در عضله تان شويد. چراکه سرفه کردن در اصل يک ترفندي است که باعث افزايش سريع و موقتي فشار در قفسه سينه شده و مسيرهاي عصبي درد را مسدود مي کند.

 

 از شر جرم هاي بيني راحت شويد : فين کردن شديد را فراموش کنيد. در اينجا يک ترفند بسيار سريع و آسان براي راحت شدن از جرم ها وجود دارد و آن اينست که بطور متناوب با زبان خود به سقف دهانتان ضربه بزنيد، سپس با يک انگشت خود وسط دو ابرو را فشار دهيد. اين کار باعث مي شود که تيغه بيني، عقب و جلو رفته و پس از ?? ثانيه، جرم هاي متراکم شده و آماده تخليه مي شوند!

 

 از شر رفلاکس مري راحت شويد : کساني که دچار رفلاکس مري هستند، اگر به پهلوي چپ بخوابند، کمتر به اين مشکل دچار مي شوند! مري و معده تحت يک زاويه اي بهم وصل هستند، وقتي به پهلوي راست بخوابيد، سطح معده بالاتر از مري قرار مي گيرد، در نتيجه غذا و اسيد به مري بر مي گردد.

 

 درد دندان، آخ نگــــو : با يک تکه يخ، قسمت v شکل بين انگشتان اشاره و شست را بماليد، بسادگي خواهيد توانست تا درد دندانتان را کاهش دهيد.

 

 نوک انگشت تان را سوزانده ايد؟ : اگر در اثر تماس ناگهاني با اجاق گاز يا قابلمه داغ نوک انگشت تان را سوزانده ايد، به سرعت قسمت آسيب ديده را تميز کنيد و با يک تکه يخ ماساژ بدهيد. اگر يخ نبود، از آب سرد نيز مي توانيد استفاده کنيد.

 

 سرتان گيج مي رود و به دوران افتاده است؟ : کافي است فقط يک دست تان را روي يک نقطه ثابت قرار دهيد، بسرعت دوران سرتان خوب مي شود. قسمتي از گوش که مسئول فقط تعادل است در داخل يک مايع شناور مي باشد، هر گاه اين مايع جابه جا بشود، تعادل شما بهم مي خورد، بکمک يک مرجع ثابت بيروني، مغز سريع تعادل خود را به دست مي آورد.

 

 بروز درد پهلو : گاهي به هنگام دويدن، پهلوي آدم درد مي گيرد. اين بخاطر آن است که بازدم شما با وقتي که پاي راست شما به زمين مي خورد، همزمان است. در نتيجه به ديافراگم شما فشار وارد مي شود، براي رهايي از اين درد کافي است، بازدم خود را با وقتي که پاي چپ شما به زمين مي خورد، همزمان کنيد.

 

 جلوي خونريزي بيني را با يک انگشت بگيريد : گرفتن بيني و به عقب برگرداندن سر، راه متداول جلوگيري از خونريزي بيني است، اما شما اگر مقداري پنبه را درست زير گردي لب بالايي، روي لثه بگذاريد و با يک انگشت آن را فشار دهيد، خونريزي قطع مي شود.

 

 از تپش قلب در هنگام عصبانيت جلوگيري کنيد : به انگشت شست خود، فوت کنيد! عصب واگ که ضربان قلب را کنترل مي کند، بکمک نفس کشيدن، آرام مي گيرد.

 

 مغز خود را گرم نگه داريد : بسيار چيزهاي کم اهميتي هستند که مغز را سرد و فلج مي سازند. در اين حالت، زبان خود را به سقف دهانتان فشار دهيد، بطوريکه بيشترين مقدار از سقف را بپوشاند، در اين صورت سر درد بر طرف مي شود! اين سردرد مي تواند ناشي از يک بستني يخي باشد.

 

 از نزديک بيني پيشگيري کنيد : نزديک بيني به ندرت ريشه ژنتيکي دارد، بلکه بيشتر از خيره شدن چشم به يک نقطه در فاصله کم ناشي مي شود. بنابراين بهتر است که هر از چندي، چشم هاي خود را ببنديد، به بدنتان کش و قوسي بدهيد، و نفس عميقي بکشيد و پس از چند ثانيه به آرامي نفس تان را رها کنيد، اين کار باعث استراحت عضلات غير ارادي هم مي شوند. در نتيجه چشم ها هم استراحت مي کنند.

 

 خواب رفتگي دست : اگر دست شما موقع رانندگي يا نشستن، در اثر يک وضعيت نادرست بخواب رفته باشد، به آرامي حرکت دادن سر به چپ و راست، در کمتر از يک دقيقه مي تواند اين مشکل را حل کند و از شر گزگز و سوزني شدن دست راحت شويد.

 

 زير آب نفس بکشيد : وقتي در زير آب هستيد، اين نبود اکسيژن نيست که شما را بيچاره مي کند، بلکه دي اکسيد کربن است که باعث اسيدي شدن خون و استيصال مي گردد. بنابراين کافي است ابتدا، قبل از شنا چند نفس کوتاه و سريع بکشيد تا ميزان اسيدي بودن خون پايين بيايد. با اين ترفند مغز شما مي پندارد که اکسيژن بيشتري در اختيار دارد! به اين ترتيب ده ثانيه زمان مي خريد.

 

 خوب حفظ کنيد : هميشه سعي کنيد کارهاي خود را قبل از خواب، پيش خود مرور کنيد و يا درباره مسئله اي که مورد نظر شما است، قبل از خواب فکر کنيد، در اين صورت وقتي بيدار مي شويد، حافظه شما بهتر و سريعتر به شما کمک خواهد کرد. هر چيزي را که شما درست قبل از خواب مطالعه کنيد، بهتر در حافظه شما ثبت و ضبط مي شود.

 

 سرتان درد مي کند؟ : ماهي بخوريد. ماهي زياد مصرف کنيد. روغن ماهي به پيش گيري از سردرد کمک مي کند. زنجبيل هم با کاهش تورم و درد عملکرد مشابهي دارد.

 

 تب داريد؟ : ماست ميل کنيد. قبل از شروع فصل گرده افشاني ماست زياد مصرف کنيد همچنين بطور روزانه از عسل محلي منطقه خود ميل کنيد.

 

 براي جلوگيري از سکته چاي بنوشيد : با مصرف مرتب چاي از رسوب چربي بر روي ديواره شريان ها جلوگيري کنيد. نوشيدن چاي حتي در بعضي افراد کاهش اشتها را به دنبال داشته و مانع اضافه وزن نيز شده است. ضمن اينکه چاي سبز براي سيستم ايمني بدن فوق العاده است !

 

 بيخوابي داريد؟ : عسل بخوريد. از عسل بعنوان داروي مسکن و آرامش بخش استفاده کنيد.

 

 دچار آسم هستيد؟ : پياز بخوريد. مصرف پياز التهاب نايژک ها را از بين مي برد.

 

 از ورم مفاصل رنج مي بريد؟ : باز هم ماهي ميل کنيد. ماهي قزل آلا، تون، خال مخالي و ساردين از ورم مفاصل جلوگيري مي کند. (ماهي سرشار از روغن هاي امگاست که براي سيستم ايمني فوق العاده است)

 

 دل بهم خوردگي داريد؟ : موز و زنجبيل بخوريد. موز به معده اي که اذيت شده کمک مي کند و زنجبيل حالت تهوع صبحگاهي و دل آشوب را درمان مي کند.

 

 عفونت مثانه داريد؟ : آب قره قاط بنوشيد. آب قره قاط سرشار از اسيد مي باشد که باکتري هاي مضر را کنترل مي کند.

 

 دچار مشکلات استخوان هستيد؟ : آناناس ميل کنيد. شکستگي و مشکلات استخوان با کمک منگنز موجود در آناناس قابل پيشگيري است.

 

 از سندرم پيش از قاعدگي رنج مي بريد؟ : ذرت بو داده ميل کنيد. خانمها مي توانند با مصرف ذرت بو داده که به کاهش افسردگي، نگراني و خستگي که از عوارض مي باشد پيشگيري کنند.

 

 دچار مشکلات حافظه شده ايد؟ : صدف خوراکي بخوريد. صدف با داشتن روي مورد نياز به بهبود عملکرد مغز کمک مي کند.

 

 سرما خورديد؟ : سير بخوريد. سرو کله گرفته را با سير تميز کنيد. (يادتان باشد که سير سطح کلسترول را نيز کاهش مي دهد)

 

 سرفه مي کنيد؟ : فلفل قرمز !!! مشابه ماده اي که در شربت سرفه بکار مي رود در فلفل قرمز وجود دارد. البته فلفل قرمز را با احتياط مصرف کنيد شايد معده شما را تحريک کند.

 

 سرطان سينه؟ : گندم، سبوس و کلم مصرف کنيد. اين مواد استروژن را در سطوح سالم نگه مي دارند.

 

 سرطان ريه؟ : سبزيجات تيره و نارنجي رنگ و سبزي مصرف کنيد. پادزهر مفيدي است که در سبزيجات تيره و نارنجي رنگ يافت ميشود A بتا اکروتن، نوعي ويتامين.

 

 زخم معده بروز کرده؟ : کلم بخوريد. کلم شامل ترکيباتي است که به درمان زخم معده و دوازدهه کمک مي کند.

 

 اسهال؟ : سيب ميل کنيد. سيب را با پوست رنده کنيد. بگذاريد تا قهوه اي شويد و براي درمان اين وضعيت ميل کنيد. (موز نيز براي اين بيماري خوب است)

 

 از شريان هاي رسوب گرفته رنج مي بريد؟ : آووکادو بخوريد. چربي غيراشباع شده موجود در آووکادو، کلسترول را پايين ميآورد.

 

 فشار خونتان بالاست؟ : کرفس و روغن زيتون ميل کنيد. روغن زيتون فشار خون را پايين مي آورد. کرفس نيز شامل ماده اي است که فشار خون را پايين مي آورد.

 

 ناهماهنگي قند خون داريد؟ : بروکلي و بادام زميني ميل کنيد. کروم موجود در بروکلي و بادام زميني انسولين و قند خون را تنظيم مي کند.


برچسب‌ها: پزشکی

تاريخ : پنج شنبه 24 فروردين 1391 | 1:13 | نویسنده : م.ع انصاری رامندی |

 

       تنهایی

باتب تنهایی جایگاه خویش                          زیرباران می سپارم راه خویش

 

سیل غم درسینه غوغا می کند                      قطره ی دل میل دریامی کند

 

قطره ی تنهاکجا،دریاکجا                            دورماندم ازرفیقان تاکجا!

 

همدلی کوتاشوم همراه او                            سرنهم هرجاکه خاطره خواه او!

 

شایدازاین تیرگی هابگذریم                          ره به سوی روشنایی ها بریم

 

می روم،شایدکسی پیداشود                         بی تو کی این قطره دل،دریاشود؟

 

                                                         (فریدون مشیری)



تاريخ : شنبه 19 فروردين 1391 | 16:53 | نویسنده : م.ع انصاری رامندی |

 

 

به نام حق

 



بس شنيدم داستان بي کسي

 

بـس شنيدم قصه دلواپسي 

 

قصه عشـق از زبان هر کسي

 

 گفته اند از ني حکايتهابسي 

 

حال از من بشنو اين افسانه را 

 

داسـتان اين دل ديوانـه را 

 

چشمهايش بويي از نيرنگ داشت

 

 دل  دريغا ! سينه اي از سنگ داشت 

 

با دلـم انگار قـصد جنگ داشت

 

 گويـي از با من نشستن ننگ داشت 

 

عاشقم من، قصد هيچ انکار نيست 

 

ليک با عاشق نشستن عار نيست 

 

کار او آتش زدن؛ من سوختن

 

 در دل شب چشم بر در دوختن 

 

مـن خريدن نـاز او نفروختن

 

باز آتـش در دلـم افـروختن 

 

سوختن در عشق را ازبر شديم 

 

آتشي بوديم و خاکستر شديم 

از غم اين عشق مردن باک نيست

 

 خون دل هر لحظه خوردن باک نيست 

 

از دل ديـوانه بردن باک نيست

 

 دل که رفت از سـر سپردن باک نيست 

 

آه! مي ترسم شبي رسـوا شوم 

 

بدتر از رسوايي ام، تنـها شوم 

 

واي بر اين صيد و آه از آن کمند

 

 پيش رويم خنده، پشتم پوزخند 

 

بر چنـين نامهـربانـي دل مبند

 

 دوستان گفتند و دل نشـنيد پند 

 

پيش از اين پند نهان دوستان 

 

حال هـم زخم زبان دوستان 

 

خانه اي ويران تر از ويرانه ام

 

من حقـيقت نيستم، افـسانه ام 

 

گر چه سوزد پر، ولي پروانه ام

 

فاش مي گويم که من ديوانه ام 

 

تا به کي آخر چنين ديوانگي؟ 

 

پيلگي بهـتر از اين پروانگي! 

 

گفتمش:آرام جـانـي، گفت:نه

 

گفتمش:شيرين زباني، گفت:نه 

 

مي شود يک شب بماني، گفت:نه

 

گفتمش:نامهـربانـي،گفت:نه 

 

دل شبي دور از خيالش سر نکرد 

 

گفتمش؛ افسـوس! او باور نکرد 

 

چشم بر هم مي نهد،من نيستم

 

مي گشـايد چشم، من من نيستم 

 

خود نمي دانم خدايا! کيستم

 

يکـنفر با مـن بگويد چيسـتم؟ 

 

بس کشيدم آه از دل بردنش 

 

آه! اگـر آهم بگيرد دامنش 

 

با تمـام بي کسي ها ساختم

 

دل سپردم، سر به زير انداختم 

 

اين قماري بود و من نشاختم

 

واي برمـن، ساده بودم باختم 

 

دل سپردن دست او ديوانگي ست 

 

آه!غير از من کسي ديوانه نيست 

 

گريه کردن تا سحر کار من است

 

شاهد من چشم بيمار من است 

 

فکر مي کردم که او يار من است

 

 نه، فقط در فکر آزار من است 

 

نيت اش از عشق تنها خواهش است 

 

دوستت دارم دروغـي فاحش است 

 

يک شب آمد زير و رويم کرد و رفت

 

بغض تلخي در گلويـم کرد و رفت 

 

پايـبند جسـت وجويم کرد و رفت

 

 عاقـبت بـي آبرويم کرد و رفت 

 

اين دل ديوانـه آخر جاي کيست؟ 

 

وانکه مجنونش منم ليلاي کيست؟ 

 

مذهب او هر چه بادابـاد بود

 

 خوش به حالش کاين قدر آزاد بود 

 

بي نياز از مستي مي شاد بود

 

 چشـمهـايش مسـت مادرزاد بود 

 

يک شبه از عمر سيرم کرد و رفت 

 

بيست سالم بود، پيرم کرد و رفت

 

 

 



تاريخ : شنبه 19 فروردين 1391 | 15:47 | نویسنده : م.ع انصاری رامندی |

 

آزمون عشق

امیری به شاهزاده خانمی گفت:من عاشق توام.

شاهزاده گفت:زیباترازمن خواهرم که درپشت سرتو ایستاده است.

امیربرگشت ودید هیچکس نیست.

شاهزاده گفت:توعاشق به غیر نظر نمی کند.

پاسخ جالب آلبرت آنیشتن به خواستگارش

می گویند مریلین مونر یک وقتی نامه ای نوشت به آلبرت آنیشتن که فکرش رابکن

که اگر من وتو ازداج کنیم بچه هایمان با زیبایی من وهوش ونبوغ توچه محشری می شوند!

آقای انیشتن هم نوشت: ممنون ازاین همه لطف ودست ودلبازی خانم.

واقعا هم که چه غوغایی می شود! ولی این یک روی سکه است. عکس شود چه

رسوایی بزرگی برپامی شود!

 

 



تاريخ : شنبه 19 فروردين 1391 | 15:41 | نویسنده : م.ع انصاری رامندی |
صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد